همیشه بی دلیل ناراحتم

ازت مچکرم از اینکه چشم به این دنیا گشودیاز اینکه پا تو زندگیم گذاشتی. از اینکه پا به پام هميشه بودیازت ممنونم ای تنهای عاشق . که یادم دادی دستاتو بگیرماجازه دادی با تو هم نشین شم . تو جون دادی به این احساس پیرمازت مچکرم دیوونه ی من ازت مچکرم دیوونه من تو پای عشقو به قلبم کشیدیتونستی با بدو خوبم بسازی تو طعم سختیو با من چشیدیتو یادم دادی با چشمام بخندم به اون روزای تلخم بر نگردماز این ناراحتم کم با تو بودم باید زودتر تو رو پیدا می از این ناراحتم


ازت مچکرم درخواست حذف این مطلب

لئونارد کوهن مرد. خواننده nbsp و سانگ رایتر محبوبم.خبر مرگشو که خوندم داشتم avalanche شو گوش میدادم.ناراحتم. خوشحال بودما ولی حالا ناراحتم. دنیا قشنگتر نمیشه که هی داره قشنگی هاشو از دست میده. مثلا کی میخواد بياد یه عمر بتونه جای کوهن و بگیره آخه؟با اینکه بودم کاری به کار هم نداشتیم ولی آدم میدونست یه گوشه دنیا هست. نشسته آهنگاشو سعی میکنه تو ذهنش بخونه، شایستی هم یقه ها بارونی شو داده بالا. حالا چی؟ یخ زده کبود شده یه گوشه افتاده خو ده قرارم نیست بي


بیا بغلم آهنگهای خودت را گوش بدیم و خیلی ناراحت شویم درخواست حذف این مطلب

بعد از اون همه زحمتی که برای گزارش کشیده بودم و به همون راحتی هدر رفت این بار نوبت ارائه بود که اساسی حالم رو بگیره اون از تند تند حرف زدنم که آ ش هم نتونستم جلوی خودم رو بگیرم اونم از سوالای مس ه اون هم کلاسی دیوونه که گند زد به همه چی.خیلی ناراحتم واقعا ناراحتم و بدتر ازاون خسته ام.فکر نمی همه چی اینقدر داغون پیش بره.حالم به هم میخوره از شانس بعضیا و بدشانسی خودم.آخه چرا باید یهو همه چی اینقدر به هم بریزه؟...نمیدیدونم گندی که زدم رو چطوری باید ج


گندپشت گند درخواست حذف این مطلب

ناراحتم،غمگین وافسرده،بي حوصلم... نمیدونم شاید از اثرات سرماخوردگیه،صدام شبيه وس شده


ناراحتم... درخواست حذف این مطلب

ناراحتم از مامان بابایی که منو عقده ای ... nbsp که من یه اتاق کاملا شخصی ندارم nbsp که شب نمیتونم هر nbsp وقت دلم خواست بخوابم nbsp که نتونستم شب هر وقت دلم خواست بيدار باشم راحت و بي عذاب وجدان nbsp که فقط منت میذارن سر من که کل خونه مال توئه همشو ریخت و پاش می کنیکه دو سه روز پیش بابا میگه nbsp کمدت بهم ریخته اس اشاره به کمد اتاق عقبي زشته دختر انقدر بي نظم باشه nbsp ناراحتم که یه اتاق شخصی ندرم که راحت باشم .... صبح ها که بيدار میشم میبينم بابا بالا سرم نشیته زل


ناراحتم... درخواست حذف این مطلب

همه چیز سر جایش است و هیچ چیز سرجایش نیست.ناراحتم ازاینکه چرا نرفتن به بيپ را تا آ شهریور nbsp تمدید ...ناراحتم ازاینکه پدر میدانست پرینت سه ماهه حساب حقوقی چیست و تا الان هیچ اقدامی برایش ن اراحتم ازینکه کارهای وام کربلا روی هوا مانده و پشت گوش انداختن هم شده کار هرروزمانناراحتم که زهرا صبح زود زنگ زده و خبر نیامدنش به مشهد را میدهد...دیگر او نیاید احتمالا فاطمه و زینب هم نیایند و من تک به عروسی پسر میرومگرچه زن برادرهایم هستند که وجودشان با نب�


هجی میکنم یادم نرود درخواست حذف این مطلب

سلام از اسم وبلاگ من تعجب نکنید من یه دختر کاملا بدشانسم بدون شانسم مخصوصا در رابطه با جنس مخالف.27سالمه تا الان نشده یه بار عاشق بشم یا یه رابطه ی دو طرفه رو تجربه کنم با اینکه هم خوش قیافه هستم هم قدبلند و مانکنی به تیپ و لباس و ارایشم هم خوب میرسم اخلاقمو خوب میکنم ولی انگار نه انگار قیافمو همه تعریف میکنند ولی تا به این سن نتونستم یه رابطه ی دو طرفه رو که عشق بشه اسمشو گذاشت تجربه کنم.به خاطر این موضوع خیلی ناراحتم فکر میکنم دیگه سنم گذشته و


دخی بدشانس درخواست حذف این مطلب

خدایا مگه نگفتی از روحم در وجود آدمی دمیدم ؟؟؟ پس چرا آدما اینجورین ؟ چرا وقتی بهشون فکر میکنم ازم فراری میشن ؟ چرا وقتی بهشون میگم ناراحتم کردین جای اینکه دلشون بلرزه ، دل من باید بلرزه ؟ چرا وقتی میگم دوستشون دارم فکر میکنن ضعیفم ؟ چرا وقتی میبينن به هر دليلی بهشون پیغام میدم تا بفهمن تنها ی که حواسش هست منم ولی ... خدایا خسته م آدما نمیتونم درکشون کنم چرا من باید بشکنم ؟ چرا نباید مثل بقیه بگم به درک ؟ چرا نمیتونم بيخیال باشم و فقط و فقط به خو


واقعا ؟؟؟ درخواست حذف این مطلب

بشدت احساس ش ت میکنم امروز مسئول مستقیمم گفت اسمت برای ارتقا رد نشده عشق ارتقا ندارم از این ناراحتم که اونقدر منو قوی ندیدن که بهم مسئولیت بدن خیلی از دست خودم ناراحتم درد گردن که از دیروز شروع شده بود و خبری که امروز بهم دادن باعث شده هم جسمم درد بکشه هم روحم الان سر کارم و بعد از 5 ساعت زل زدن به سیستم و کار با اون اومدم یه چرتی بزنم که با حالی بد از خواب پ و بلند که شدم یه لحظه تصویر تار شد جلو چشام و ترس لعنتی به من غلبه کرد و قلبم طوری میزد که �


ش ت درخواست حذف این مطلب

... ب گفتی کنه ام نمیشی هیچیم از ناراحتیم نمیپرسی گفتی وقتی ناراحت بمونم بيشتر معنیه خوشحالی رو میفهمم ی سوال واقعا فک میکنی من نمیفهمم وقتی خوشحالم حالم بهتره میگم دست خودم نیس بعضی چیزا دست خود آدم نیس زهرا من تو نیستم چرا ناراحتیامو میخورم تو مدرسه تا حد امکان جوریم که ... ی فک نکنه ناراحتم ولی خودمو که نمتونم گول بزنم زهرا من ناراحتم تو خونه حرفشه اینجارو بفروشیم خدا کنه دیگه از اینجا خسته ام دلم ی جای جدید میخاد ینی میشه هه فک نکنم ولی کاش


شاید خونه رو فروختیم... درخواست حذف این مطلب

ناراحتم چون دیروز و امروز درس nbsp نخوندم .... و با یکی قهرر نمودم ... بيخیال... میترسم وک ... قبول نشم... دوس دارم تهران زند ... کنم اما از مشکلات میترسم... ناراحتم چون بغضم چون نیم میلیون راحت میتونن برای یه رسم مس ... ه بدن اما به من نه تا گوشی ب ... م... نمی دونم ... ی هم مس ... ره ام کرده یا نه؟؟ لا برام مهم نیس اما الان که فک میکنم nbsp بنظر ادمای مس ... ه ام میکنن بخاطر این چیزا... خخخخ. nbsp میخام ترشی لیمو درست کنم nbsp د نوع با سرکه و بدون سرکه ... ان شالله برای آزمونمم


ناراحتم درخواست حذف این مطلب

تا قبل از اومدنم به خوابگاه،به این عبارت که هیچ جا خونه ی خودآدم نمیشه،اعتقاد نداشتم.اما الان... بااینکه خونمون اونقدر نزدیک هست که هميشه بتونم برم،ولی درسا و کارام اونقدر زیاد هست که نتونم از ... خارج شم. از اتاقمون،ازاین طرز زند ... ،از بي عرض ... خودم که جلوی کارا و حرفاشون سکوت میکنم،ازاین رخوت،از همه چیز بدم میاد.ازاینکه دوهفته اس خونه نرفتم ناراحتم.از مثلا دوستای حقیقی و مجازی ناراحتم.از خودم که اپسیلونی اعتماد به نفس اینکه بشونمشون سرجاش


دلتنگم و با هیچ ... م میل سخن نیست درخواست حذف این مطلب

به نام خدا خود در ... ری من باپاییز زیاده،ازیه طرف ناراحتم که چرا باید از یک فصل زیبای الهی که خالقم به اون رنگ پاشیده بدم بياد. ازیک طرف ناراحتم چون حس میکنم ویروسهای سرماخورد ... وهزار تامرض دیگه منو تو خونه محبوس میکنند تا برعلیه سلامتیم بشورن واونو به خطر بيندازند.اخه مریض نشدن اصلا دست ادم نیست. اما اینم که خدا نخواد مریض بشم ویک پاییز بدون تحریک سینوزیت رو بگزرونم بنظرم خیال پردازانه و دور از قوانین دنیاییه. یعنی قبول دارم که اگر ادم سختی


پاییز درخواست حذف این مطلب

امشب خیلی ناراحتم... دليلش رو هم ... ی که ناراحتم کرده میدونه. من خیلی با احساســـم ایــنو همــه خوب میدونن. احساساتمم پنهان نمی کنم. ولی..تنفرم یه حسه ک من بعضی وقتا دچارش میشم. و متاسفانه اونم خیلی راحت بيان می کنم. من عصبانیتام خیلی وحشتناکه. خدانکنه یه روز عصبانی بشم که چشمم رو روی همه چی میبندم. دیر عصبانی میشم ولی وحشتناک عصبانی میشم. امیــدوارم ایــن عصبانیتام کار دستم نده یه جمله رو خیلی دوست دارم... امان ازوقتی که ... ی که باهاش درد و دل میک


خواهر درخواست حذف این مطلب

هنوز تو فکر بچه گربه هایی هستم که مردن. ناراحتم.نکنه مامانشون شیر نداشته.


شیر درخواست حذف این مطلب

تو این دو سه روز داشتم فکر می جدی واقعا فکر میکنه من عاشقشم فکر میکنه من هر کاری م میرم بهش میگم. دخترا یه توصیه براتون دارم هرگز و هرگز به پسرا نگنی به هر دليلی بهشون علاقه دارین حتی اگه عشقی نباشه. پسرا دست به توهمشون عالیه باور کنین اینو از من. یعنی از جدی به حد نهایت ناامیدم... تو این چند وقت اخیر هر وقت باهاش صحبت حس فکر میکنه من عاشق و دیوونشم. یعنی هر سریهییییییییییی ها بچه ها از جدی دارم خسته میشم خیلی ناراحتم ازین بابت جدی سنگ صبورمه مهرب


تصمیمات من درخواست حذف این مطلب

میدونم که نمی خواست ناراحتم کنه. درست که پشیمون شد و عذرخواهی کرد. اما یه تکه از قلب من کنده شده یه تیکه که کاملا جای خالیش محسوسه.


... درخواست حذف این مطلب

باتری گوشیم ابه و جایی که شبا می خوابم پریز برق نداره. پس تا زمانی که می خوام با گوشی باشم، نمیتونم برم جایی که می خوابم. و جایی که می خوابم خنکه. اما جایی که می تونم پیش پریز باشم و گوشی باهام باشه، هیچ وسیله ی سرمایشی نداره و مثه سونا عمل میکنه. پس زمانی که خوابم میاد ولی می خوام گوشی پیشم باشه، نمی تونم توی رخت خوابم باشم و توی گرما عرق می ریزم. کتاب بيگانه رو خوندین؟ نوشته ی آلبرکامو . مورسو هميشه می خواست به بقیه بفهمونه این موقعیت های طبيعته


بیگانه درخواست حذف این مطلب

میگه ناراحتی میگم ناراحتم ولی خودمو سرزنش نمیکنم . . . . . . \+ خاستم و زحمتشو کشیدم و نشد


کافه ۵۲۰ درخواست حذف این مطلب

ناراحتم از اینکه موضوع ازدواج و بيمه م سوژه مهمان ها شده . چرا بيمه نیستی ...چرا بيمه نکردی .. .حیف این همه سال هدر رفته .. فقط بلدن نمک به زخمت بپاشن. nbsp راه حل ندارن . کمک هم نمیکنن. nbsp خسته شدم هی باید توجیه شون کنم که بابا نشده . که ماهیانه حقوق ندارم 145 تومن بدم بيمه . بخدا من تو زندگی هیچ دخ نمیکنم و نظر نمیدم . هر به اندازه خودش درک و شعور داره که زندگیش مدیریت کنه . منم خواب نبودم این همه سال نشد که بيمه بشم یا خودم رد کنم . چون نداشتم که ماه به ماه �


ناراحتم درخواست حذف این مطلب

نامه ای به ف ناراحتم خوبه که یادمه خودم خیلی یت و لجبازی ...


e192 درخواست حذف این مطلب

\+ نمیخواستم ناراحتت کنم \- تو نمیتونی ناراحتم کنی، تو اونقدر مهم نیستی که بتونی ناراحتم کنی . . . . . . . \-› the reader 2008 \-› ازم پرسید ناراحت شدی؟ \-› میخواستم بهش همینو بگم


کافه ۶۴۷ درخواست حذف این مطلب

این چند روز یه سری خاطرات و یه سری اتفاقات گذشته به شدت ذهن من رو مشغول کرده به شدت عصبي و ناراحتم .. از پدر و مادرم بيشتر از خودم از اینکه یه جوری ما رو تربيت د که هميشه بقیه رو به خودمون ترجیح بدیم از اینکه ما رو به اصطلاح مردم دار بار اوردند از اینکه خودشون هميشه خواست و رضایت بقیه رو به خودشون ترجیح دادند و ناخودآگاه این رو به ما هم منتقل د.. از اینکه خیلی وفتها تو عمرم از خودم به خاطر بقیه گذشتم و ضرر خیلی ناراحتم از اینکه خیلی چیزا رو به این خ


985 - من برای همه و همه برای خودشون! درخواست حذف این مطلب

این چند روز یه سری خاطرات و یه سری اتفاقات گذشته به شدت ذهن من رو مشغول کرده به شدت عصبي و ناراحتم .. از پدر و مادرم بيشتر از خودم از اینکه یه جوری ما رو تربيت د که هميشه بقیه رو به خودمون ترجیح بدیم از اینکه ما رو به اصطلاح مردم دار بار اوردند از اینکه خودشون هميشه خواست و رضایت بقیه رو به خودشون ترجیح دادند و ناخودآگاه این رو به ما هم منتقل د.. از اینکه خیلی وفتها تو عمرم از خودم به خاطر بقیه گذشتم و ضرر خیلی ناراحتم از اینکه خیلی چیزا رو به این خ


985 - یکی برای همه و همه هم برای خودشون!!!! درخواست حذف این مطلب

که تمام خودم را برایش بنویسم....وقتی ناراحتم همه آدم های عزیز زندگی ام را آزار می دهم....کاش درک می من فقط ناراحتم نه ار آن ها از خودم...توی این لحظه ها فقط می خواهم تنها باشم...فقط تنها


یکی باشد درخواست حذف این مطلب

سلام رمزم پاک شده بود و کلی دردسرکشددم پسرم 4 ماه و 9 روزش شده دیروز گفت با بابام امشب ولیمه گرفته بود واسه ایلیا همسرم نه رفت، نه زنگ زد خیلی ازش ناراحتم خسته شدم همه ش شعار میده هیچ پیشرفتی نداشتیم منو منزوی کرده بابام امروز به صدا اومد گفت ارزششو نداشتین خیلی ناراحتم شوهرم بيماره


خیلی نبودم درخواست حذف این مطلب

میتونم بگم عمیقا ناراحتم،عمیقا پر دردم ،هر روز ،هر روز مریضی که خودم از اورژانس داروهای انتی بيوتیکشو گذاشتم جلوی چشمم میمیره ،از عفونتی که به هیچی جواب نمیده ،مریض سی سالمون کنسر برست داره به مغز و ریه و استخوان متاستاز داده و هیچ هیچ کاری ازش بر نمیاد و من از این میزان درماندگی خودمون توی درمان ناراحتم،از بي ارزشی این زندگی و زجر کشیدنا دز عذابم و هیچ کاری بر نمیاد ازم. ته نوشت از لحظات خوب میشه به نسخه نویسی ا تر هامون اشاره کرد که هنوز ام


با این همه علم هنوزم عاجزیم. درخواست حذف این مطلب

چند روز رفتیم قشم. بعد جریان سقط به همسر گفتم منو ببر یه جایی. من نیاز دارم برم از اینجا چند روز. خیلی دنگ و فنگ داشت ولی همسر سه روز مرخصی جور کرد رفتیم قشم. البته با خواهرم اینا. خوب بود. خوش گذشت. یه عالمه گشتیم یه عالمه ع گرفتیم . nbsp نمیدونم نوشتم که سونو دادم بقایای بارداری هم نداشتم یا ننوشتم. بلا ه وسط اینهمه خبر بد یه خبر خوش یافت شد. بقایا نداشتم و نیاز به کورتاژ نشد .دیروز شوهر مامانم فوت کرد و مامان رفت شهرشون. nbsp امرور ۵ شنبه به رسم هميشه


۴۸۰ درخواست حذف این مطلب

خوشحالم ؟ ناراحتم ؟ متعجبم؟هر سه خوشحالم. چیزهایی را که فکر نمی داشته باشم دارم ، نوشته هایی که فکر نمی باشند ، هستند .سه چهار سالی پنهان شده بودند داخل nbsp یک فایل ،داخل یک پوشه،داخل یک هارد، توی یک کارتن، توی یک خانه...کم هستند ولی هستند . این رو نشان دادنِ ناغافل و تصادفی در این آفت ، دلچسب بود و غافلگیرکننده. پس خوشحالم.ناراحتم .دليل این حس را نمی دانم ولی ناراحتم. شاید اگر بنشینم و کنکاش کنم دليل این دل گرفتن هم واضح بشود ، ولی نمی خواهم چیزی


این چه حالیست ؟ درخواست حذف این مطلب

سلام من یه دختر ۱۷ ساله ام و رشته ی تجربي میخونم ، البته به انسانی و ادبيات علاقه مند بودم و خب یه جورایی با یه اتفاقات خیلی طولانی سر از تجربي در آوردم . درسته که ترجیح میدادم ادبيات بخونم و موسیقی کار کنم اما الان هم از زیست و رشته های مربوط به اون خیلی بدم نمیاد ، خب درسته، خیلی بچه بنظر میام ، نمیدونم باید چطوری همه چیز رو شروع کنم و کجا تمومش کنم . اول اینکه من یه خانواده ی مذهبي دارم . من کاملا آدم غیرمذهبي ای هستم ، من یه مشکلی دارم ، اونم ای


همیشه بی دلیل ناراحتم درخواست حذف این مطلب